خانه ی دوست هسته علمی ادبیات دانشگاه مازندران
| ||
|
در طیف وسیعی از رنگ خاکستری نشان می دهیم. در جهان مدرن نویسنده بدون قضاوت داستان می نویسد. در داستان پیش از مدرن نویسنده خود را موظف می داند که داستان را تمام کند اما در داستان مدرن چنین نیست. در جهان مدرن تمرکز از « خدا یا مذهب محوری» بر روی « انسان محوری» است. ما در جهان مدرن بر جهان مطلق خیر و شر یا سیاه وسفید خط می کشیم و شخصیتهای داستانهایمان را
در داستان پیش از مدرن شخصیت ما می توانست قوانین رئالیسم را زیر پا بگذارد اما در داستان مدرن ما به آنچیزی که فیزیک علمی ثابت کرده است پشت پا نمی زنیم.( برای مثال شخصیت ما پرواز نمی کند مگر آنکه منطق درون داستانی بتواند چنین شخصیتی را از ابتدای داستان در ذهن خواننده باور پذیر سازد) تا آنجایی که می توانیم قواعد فیزیک متعارف را رعایت می کنیم.در داستان نویسی مدرن ما به قعطیت نمی رسیم . همه چیز نسبی است.
در جهان بینی داستان غیر مدرن تکلیف اول و آخر داستان مشخص است.اما در داستان مدرن چنین نیست .
در داستان نویسی پیش از مدرن راوی ما می توانست دانای کل باشد در صورتیکه در داستان نویسی مدرن این پیش فرض کاملا منتفی است.
در داستان نویسی مدرن « مکان» ها نقش دارند درصورتیکه در داستان نویسی پیش از مدرن « مکان» ها حالت ایستایی داشتند و فقط حوادث درون آنها رخ می داد.درجهان مدرن مکان ما پویاست.
*
طبیعت محوری = خلق اسطوره
خدا محوری = خلق داستان پیش از مدرن
انسان محوری = خلق داستان مدرن
* منبع : کلاس های تکنیک داستان نویسی - فرهاد فیروزی
نظرات شما عزیزان: [ چهار شنبه 16 فروردين 1391
] [ 12:45 ] [ amir ] |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |