خانه ی دوست هسته علمی ادبیات دانشگاه مازندران
| ||
|
فردينان دو سوسور، وجود دو محور قائم جانشيني و هم نشيني را در زبان كشف كرد. در محور هم نشيني مناسبات واژگان در ارتباط با يكديگر سنجيده ميشود، يعني نقش ويژهاي كه هر واژه در هم نشيني با واژه ديگر مييابد، تا پيام را به گيرنده برساند. اما محور جانشيني، رابطه پنهان هر واژه با واژه هم ارز ديگر است. بنابراين با مدلي فرضي از يك جمله،به جهت منطقي، ميتوان بيشمار جمله ديگر آفريد. ياكوبسن جايگاه مجاز را محور افقي و جايگاه استعاره را محور عمودي ميداند. وي آنگاه فراتر رفته، ميافزايد: « در جنبشهاي ادبي رمانتيسم و سمبوليسم فرآيند استعاري اولويت دارد... ( اما ) نويسنده رئاليست با استفاده از مجاورت (مجاز) به موقعيت مكاني و زماني گريز ميزند. چنين نويسندهاي به جزييات علاقهمند است كه از نوع مجاز جز به كل باشد ... كوبيسم آشكارا گرايش مجازي دارد و نقاشان سورئاليست شيوهاي به وضوح استعاري انتخاب كردند.» در نهايت او، شعر را عمدهترين جايگاه كاربرد استعاره و نشر را اصليترين مكان براي كاربرد مجاز ميداند. در تاريخ ادبيات فارسي، علماي علم بلاغت، تحقيقات دامنه داري در باب استعاره و مجاز نمودند. در بطن استعاره تشبيه پنهان است به اين در شاهد سوح شير جانشين صفت شجاعت گشته است. درك استعاره بدون نشانهاي جهت دريافت استعاره و يا به قول علماي بلاغت، بدون "قرينه صارفه" ناممكن و دشوار است. در همان شاهد سوم، نشانه آشنا كننده، ضمير سوم شخص "او" است كه براي انسان به كار ميرود. البته بهترين روش دريافت مطالعه كل بافت زباني است كه استعاره در آن گنجانده شده. در مجاز اما بين دو كلمه نوعي رابطه همنشين مجانست برقرار است. در تركيب "تخت كياني" بايد بدانيم هر چند كيانيان سلسلهاي اسطورهاي در اساطير ايران هستند، اما در اين منظور تخت پادشاهان كياني نيست، بلكه معناي كلي قرآن، يعني تخت شاهي مورد نظر است كه با چشمانش به او خيره شده بود (مجاز به كل)، بحث بررسي انواع استعاره و مجاز مجال بيشتري ميطلبد، اما ميتوان به هر حال اين نظر ياكوبسن را رسيد كه استعاره شگردي است در محور عمودي (جانشيني)، و مجاز شگردي است در محور افقي (همنشيني )،آغاز شروع پژوهش در اين باب به شمار آورد. نظرات شما عزیزان: [ چهار شنبه 16 فروردين 1391
] [ 12:45 ] [ amir ] |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |